Cerebral Anoxia بيماری
:Cerebral Anoxia بيماری
اين بيماری هنگامی رخ مي دهـد کـه بـه هـر دليلـی اکسيژن رسانی به مغز کاهش يافته باشد.
تمام عواملي که منجر به حالتهاي مختلـف آنوکـسی در دام مي شوند، مي توانند باعث بـروز ايـن بيمـاری نيـز گردند مانند:
- Anemic Anoxia: مانند مسموميت با نيتريت
- Histotoxic Anoxia: ماننــد مــسموميت بــا اســيد هيدروسيانيک
- Acute Heart failure مانند:Stagnant Anoxia
- Anoxia Anoxia: ماننـــد پنومـــونی پيـــشرفته و ارتفاعات
همچنين کمبود مس ـ نومونيا ـ نارسايیهای حاد قلبی ـ سختزايی و… ميتواند باعث بروز اين بيماری شوند.
علائم بيماری:
الف) در فرم حاد که به علت فلـج تمـام فعاليتـهای مغزی اتفاق مي افتد،علائم عبارتند از بـی هوشـی و فلـج هر چهار دست و پا، لرزش عضلانی (که از اطراف سر شـروع شده و به تنه و پاها مي رسد). در ادامـه حيـوان زمـين گير شده و دچار تشنج مي گردد و سرانجام مي ميرد.
ب) در فرم مزمن دام دچار کوری ـ ضعف ـ عدم تعادل ـ دپرس شدن و سستی مي گردد. گاهی لرزش عـضلانی و تـشنج نيز ديده مي شود.
درمان:
جهت درمان مي بايست علاوه بـر از بـين بـردن عامـل اصلی، اقدام به اکسيژن تراپـی(ماننـد از اسـتفاده از چادر اکسيژن) نمود.
آبسه های مغزی
آبسه های مغزی:
آبسههای مغزی بيشتر در دامهای جوان (زيـر يکـسال) شايع است ، ولی گـاهی در دامهـای مـسنتـر نيـز ديـده مي شود که باعث اشغال شدن فضای کاسه سر گـشته و باعـث تحريک مراکز حرکتی در مغز مي گردد.
طرز ايجاد بيماری:
1ـ خون: بيشترين حالت مربوط بـه ايـن عامـل اسـت. معمولا همراه بـا آبـسههـای مغـزی، مننژيـت هـم بوجـود ميآيد.
آبسههای مغزی مي تواند متعاقب عفونتـهای قـارچی، ديفتری گوسالهها، بيمـاری ميلوئيـدوز گوسـفند، اسـتاف
اورئوس دربره ها بوجود آيد.
2ـ وارد شدن عفونت از نواحی اطرافی به مغز:
در برخی موارد (مانند بيماری ليـسترويوز)، بـاکتری خودش را از طريق اعصاب محيطی و از ناحيه بينـی و حلـق به مغز مي رساند.
همچنين عفونتهای Nasal Septum نيـز مـي توانـد باعـث بوجود آمدن اين عارضه شود.
همچنين گزارشاتی در مـورد ايجـاد آبـسههـای مغـزی متعاقب قطع شاخ و فونتهای گوش ميانی وجود دارد.
3ـ وارد شدن عفونت به طور مستقيم به داخـل کاسـه سر
علائم بالينی:
حيوان ظاهری آشفته و زشت دارد. اين حيوانات گـيج مي باشند و گـاهی علائـم ناشـی از تحريـک اعـصاب حرکتـی (مانند هيجان، حرکات غيـر ارادی و تـشنج) را از خـود بروز مي نمايد.
تب خفيف مي باشد و کـوری مـي توانـد يکطرفـه و يـا دوطرفه باشد ولي انـدازه قطـر مردمـک دو چـشم بـا هـم برابر است. گاهی عدم تعادل، چرخش سر به يک طـرف نيـز بروز مي نمايد.
از ديگر علائم مي توان بـه کـم اشـتهايی، دپريـشن، ترشح بزاق، عدم توانايی در جويدن و بلع و دهـان بـاز اشاره نمود.
درمان:
تنها راه استفاده از آنتی بيوتيک است کـه معمـولا جواب نمیدهد چون ورود آنتی بيوتيک به داخـل آبـسه کـم است.
افزايش فشار داخلی جمجمه
افزايش فشار داخلی جمجمه:
Increased Intracranial Pressure
Cerebral Swelling and Edema
اين بيماری به ندرت اوليه مي باشد و بيشتر متعاقـب ساير بيماريها رخ مي دهد و هميشه بـه صـورت حـاد بـروز مينمايد.
اين بيماری يک پديده گذرا و موقتی مي باشد که يا باعث مرگ ميشود و يا پس از بهبودی ايجاد عـوارض مغـزی در دام مي نمايد.
به طور کلی در مغز سه فرم ادم ديده مي شود.
1ـ ادم وازوژنيک:
در اين فـرم نفوذپـذيری مويرگهـای مغـزی افـزايش مييابد.
در آبسههای مغزی، خونريزیهای مغزی، مسموميت بـا سرب، مننژيت چرکی، ضربات مغزی، تزريق داروی آرام بخـش آسپرومازين باعث ايجاد اين نوع ادم مي شود.
2ـ ادم سايتوتوکسيک:
در اين فرم همه سلولهای بافت مغزی ماننـد نرونهـا و سلولهای آندوتليال دچار ادم و التهاب مي شوند.
متعاقـــب هيپوکـــسيا، پونوموآنسفالوماليـــشيا و مسموميت با نمک، اين فرم ديده مي شود.
3ـ ادم بافت بينابينی مغز:
اين نوع ادم متعاقـب بيمـاری هيدروسـفالوز ديـده ميشود.
علائم بالينی:
اين دامها دچار حرکـات غيـر ارادی هـستند ماننـد تشنج و لرزش عضلانی، ضعف و کوری مغزی.
اگر اين فشار طول بکشد مغز دجار نکروز حاصـل از ايسکمی مي شود که اگـر دام بهبـود يابـد ، يکـسری علائـم عصبی، تا آخر عمر باقی مي مانند.
درمان:
درمــان بــستگی بــه نــوع ادم دارد. اســتفاده از تيامين، کورتون و دگزامتازون معمولا موثر است.
بيماری جنون گاوی
بيماری جنون گاوی:
آنسفالوپاتی اسفنجی گاوان
Bovine Spongiform Encephalopathy (BSE)
بيماری جنون گاوی يک بيماری دژنراتيـو پيـشرونده سيستم اعصاب مرکزي در گاوهای بالغ مي باشد.
عامل اين بيماری يک ذره عفونی بسيار کوچک و فاقد اسيد نوکلئيک بنام پريون مـي باشـد کـه دارای شـباهت بسيار زيادی بـه عامـل بيمـاری اسـکرپی در گوسـفندان است.
ايــن ذره عفــونی در برابــر اشــعه UV و حــرارت و عوامل ضد عفونی کننده مقاوم مي باشد.
در انگلستان منشأ بروز اين بيماری ، مـصرف پـودر گوشت و استخوان گوسـفندانی بـوده اسـت کـه مبـتلا بـه بيماری اسکرپی بودهاند.
علائم بالينی:
بيماری جنون گاوی يـک بيمـاری انفـرادی اسـت آـه
دارای دوره کمون طولانی (در حدود 8- 5/2 سال) ميباشد.
اين بيماري در طول 6- 1 ماه پيشروی کرده و درنهايـت منجر به مرگ مي شود.
در نتيجه اين بيمـاری بيـشتر در گاوهـای بـالغ 6- 3
ساله و با ظهور اختلالات اعصاب حسی و حرکتـی بـروز مـي نمايد.
بيماری با عصبانيت و تغيير رفتار و خلـق و خـوی
حيوان(رفتار غير قابل پيش بينـی) شـروع مـي شـود و در اين زمان دام مضطرب، وحشت زده و حالت تهاجمی دارد.
به دنبال اين علائم دام از گله جدا شده و از وارد شدن به سالن شيردوشی امتناع مـي کنـد و در هنگـام راه رفتن تلوتلو مي خورد و به ديگر گاوها برخورد مـيکنـد و يا به آنها(حتی به انسانها) حمله مي کند.
حيوان مبتلا دندان قروچه مي کند و گاهی عمل ليسيدن بينی، شانه و يا پهلو را انجام مي دهد.
اين گاوان بسيار به تحريکهای شنوايی (مانند صدای شديد بهم خوردن دستها) حساس هستند و سـريعا بـه زمـين مي خورند. حيوان گوشهايش را مرتبا تکان مي دهد و سـفتی و سختی در هنگام حرکت کردن مشاهده مي شود.
حيوان مبتلا دچار عدم تعادل مـي باشـد و در هنگـام حرکت تلوتلو مـي خـورد کـه بـه دنبـال آن فلجـی بـروز مينمايد. در نهايت دام زمينگير شده و مي ميرد.
طرز تشخيص:
از آنجا که عامل مولد بيمـاری، دسـتگاه ايمنـی را درگير نمیکند، لذا هيچگونه آزمـايش سـرمی جهـت تـشخيص جنون گاوی وجود ندارد.
تشخيص قطعی بر اساس مطالعه برش از مغز (سـلولهای هيستوپاتولوژيک در مغز) مي باشد که در زير ميکروسـکوپ افزايش آستروسيتها، اسفنجی شدن اعصاب و واکوئلـه شـدن اعصاب در ماده خاکستری CNS ديده مي شود آه اين جراحات متقارن هستند.
بيمــاری را بايــد از کمبــود منيــزيم، ليــستريوز، آنسفالوپاتيهای کبدی، هاری، مننژيت، آبسههای مغـزی ـ نخاعی، فرم عـصبی اسـتونمی، سـندرم گـاوان زمـينگيـر و مسموميت با سرب تفريق داد.
طرز انتقال بيماری:
بيماری در اثر تماس با لاشههای دامهای آلـوده و از طريق زخمهای پوستی، مخاطات و ملتحمه چشم صورت مي گيرد.
هنوز انتقال بيماری به طور عمودی و از مـادر بـه
جنين (به علت دوره کمون طولانی آن) مشخص نشده است.
پيشگيری:
1ـ مي بايست از ورود دامهای آلوده بـه داخـل گلـه جلوگيری نمود و در صـورت تـشخيص بيمـاری در گلـه، کـل دامها و يا حداقل دامهايی که علائـم بيمـاری را نـشان ميدهند ذبح و لاشه آنها را معدوم نمود.
2ـ ضد عفونی کردن جايگـاه دامهـا بـا ضـد عفـونی کنندههای کلره
3ـ عدم استفاده از مکملهای پروتئينی تهيه شـده از دامهای نشخوار کننده
4ـ بهتر است گوسالههايی که از دامهای مبتلا به دنيا آمدهاند نيز ذبح و معدوم شوند.
درمان:
اين بيماری درمان ندارد.
بيماری مننژيت (التهاب مننژ)
بيماری مننژيت (التهاب مننژ)
در برخی از مواقع عفونت مننژ محدود به خـود مننـژ مي باشد ولی گاهی اين عفونت بـه سـطح مغـز و حتـی بـه نواحی عمقیتر کورتکس مغز هم کشيده مي شود آه بـه ايـن حالت Menango Encephalitis ميگويند.
تفريق مننژيت از مننگو آنسفاليتيس بـا توجـه بـه علائم بالينی مشکل است و بيـشتر مـي بايـست بـه ضـايعات پاتولوژيک توجه نمود.
عامل بيماری:
عامل بيمـاری مننژيـت ،ويروسـی (مننژيتـهای غيـر
چرکی) و يا باکتريايی (مننژيتهای چرکی) ميباشد.
مننژيت چرکی يا Suppurative M بيشتر متعاقب بيمـاری-
هايی که منجر به باکتريمی و سپتی سمی مـي گردنـد (بيـشتر از نوع گرم منفی مانند E.Coli)ديده مي شونند.
از جمله عو امل ايجادکننـده مننژيـت در نـوزادان، اسـهالهای عفــونی مثــل کلــی باســيلوز، پونومــونیهــا، عفونتهای بنـد نـاف و بـه طـور کلـی در نـوزادانی رخ مي دهد که در خلال 24 ساعت اول زندگی خـود آغـوز کـافی دريافت ننمودهاند و دچار کمبود ميـزان ايمونوگلـوبين در خون خود هستند.
باکتری E.Coli پس از ورود (از طريق ديواره روده هـا) وارد جريان خون شده و در اثر جـايگزين شـدن در مننـژ ايجاد مننژيت مي کند.
ولی هر چه سن دام بالاتر رود، به علـت جـايگزينی نرمال فلورا در رودهها و رقابت با E.Coli، باعـث عـدم ايجاد کلونیهای E.Coli در ديواره روده مي شـود. همچنـين به علت وجود ترشحات معـده و فعـال شـدن شـيردان، تـا حدودی از ايجاد عفونت توسط E.Coli جلوگيری مي شود. بـه
همين دلايل اکثرا ايـن بيمـاری در نـوزادان (کمـتر از 5 روزگی) ديده ميشود.
علائم بيماری:
در ابتدا تب و دپريشن که با پيشرفت بيماری علائـم عــصبی و تحريکــی نيزايجــاد مــي شــود کــه عبارتنــد از هيپراستيزيا و اپيستونوس ـ تشنج ـ صاف نگه داشـتن سـر و گردن و سفتی عـضلات گـردن، بـالا نگـه داشـتن پـوزه و مقاومت در برابر خم گردن سر و گردن.
در اثر تحريک حيوان با صدای بلند و ناگهـانی، دام دچار تشنج مي شود و در نهايت دام مي ميرد.
تشخيص:
علاوه بـر علائـم بـالينی، نمونـه بـرداری از CSF و
بررسی تعـداد نوتروفيلـها و لوکوسـيتها (کـه در ايـن بيماری زياد مي شوند)مي تواند بسيار آمك آننده باشد.
درمان مننژيت:
جهت درمان از آنتی بيوتيکهايی استفاده مي شود کـه از سد خونی- مغزی (BBB) عبور کند.
از جمله اين آنتی بيوتيکها مي توان به کلرامفنيکل، پنی سيلن،آموکسی سيلين و سولفاميدها اشاره نمود.
جهت کاهش درد مي توان از آسپرين ، ديازپام و يـا فروزمايد استفاده آرد.
ضربه مغزی
ضربه مغزی:
علائم ناشی از ضربات مغزی بستگی به محل ضربه و شدت
آن دارد.
در ابتدا شوک عصبی شروع مي شود و سپس حيـوان يـا بهبود پيدا مي کند و يا تلف مي شوند.
عواملی که باعث ضربات مغزی مي شوند:
1ـ ضربات مستقيم به سر مانند تـصادفات، بـستن سـر حيوان، حمل نقل و شاخ سوزی.
2ـ عواملی مانند صاعقه زدگی و برق گرفتگی.
3ـ مهاجرت لاروهای انگلی بـه مغـز ماننـد سـتاريا (Setaria)، همچنين مهاجرت لارو استرئوس اوويس در گاو.
4ـ خونريزیهای مغزی ناشی از فشار زايمـان و سـخت زايی.
علائم بالينی:
به دنبال بروز شوک ممکن است دام دچار بی هوشی شود
که مي تواند همراه با تشنج باشد. مردمک گشاد است و بـه نور جواب نمیدهد و حيوان جايی را نمیبيند. تنفس آهـسته و نامنظم است.
ممکن است خونريزی از بينـی و گوشـها وجـود داشـته باشد که با لمس کاسه سر ممکن است محل ضايعه ديده شود.
گاهی بعد از بهبودی يکسری علائم عصبی تا آخر عمـر باقی مي مانند. اين مـشکلات عبارتنـد از کـوری دائمـی، فلج يکطرفه و تشنج.
چرا کارن :
تمامی دامداران و کشاورزان عزیز پیرو راهکارهایی هستند که بتوانند هزینه های تولید خود را کاهش دهند.
هدف گروه دامپروری کارن تولید تجهیزات و ماشین آلات دامپروری می باشد که باعث کاهش هزینه های تولید و افزایش بهره وری دامداران و کشاورزان شوند.
سابقه بلند مدت مدیران مجموعه باعث اعتماد و وفاداری مشتریان عزیز نسبت به محصولات و خدمات کارن شده است .
برای تماس با گروه دامپروری کارن اینجا کلیک کنید
سیاست های گروه دامپروری کارن